ابتداّ باید این مطلب را متذکر شوم که بر خلاف کتب ادبی برتر دنیا که مفاهیم در هاله ای از ابهامات غوطه ورند و درک مضمون حقیقی متضمن صرف زمان مقتضی است ، این کتاب مفاهیم را به سادگی تمام به طوری که برای هر خواننده قابل درک باشد بیان کرده است، ولی نکته قابل توجه اینجاست که حلول این این خصایص در فرد ، نیازمند تفکر و تامل جدی است که چه بسا زمانبرتر از فقره اولی باشد.

اما من مطلبم را در دو بخش تحت عناوین *برداشت کلی* و *جملات زیبا* نوشته ام. امیدوارم که مورد پسند دوستان قرار گیرد.

برداشت کلی:

v          کم ارزش بودن مسائل عمده آدم بزرگ ها از دید بچه ها×   ˝خودم را تا حد او آورده ام پایین و ....˝

v          عینیت یافتن شخصیت نویسنده در شهریار کوچولو (همان نظر مصطفی) × ˝تطابق بیش از حد دو دیدگاه نویسنده و شهریار این را مسلم می سازد.˝

v         اضهار نظر از روی ظواهر × ˝داستان اختر شناس ترک˝

v         فاصله گرفتن شدید بزرگتر ها از هویت گم شده خویش × ˝به کررات ذکر شده˝

v         رسیدن و دست یافتن به مفهوم حقیقی زندگی توسط بچه ها × ˝البته ما ها که مفهوم زندگی را درک می کنیم ....˝

v         تحتِ امرخود دیدن اموری که حاکی از واقعیاتند و خارج از اراده فرد × ˝اخترک 325˝

v         محدود بودن دایره ذهن بشری به ستایش از خود × ˝اخترک 326˝

v         انکار کردن و پوشانیدن حقایقی که بشر بکلی بدان ها و عواقب ناشی از آنها واقف است × ˝اخترک 327˝

v         تصاحب ممالک ، بی هیچ دلیل منطقی توسط زورگویان زمان × ˝اخترک 328˝

v         مالکیت داشتن بر چیزی براساس زمانِ یافتن آن × ˝اخترک 328˝(به مانند همان مسئله ای که امروز گریبانگیر کشورهایی چون فلسطین است.˝

v         وجود قوانین دست و پاگیر در جوامع امروزی × ˝اخترک 329˝

v         تغییر نکردن قوانین متناسب با گذشت زمان × ˝اخترک 329˝

v         بی اطلاع بودن بشر از عالم بیرون از خود و نگریستن وی به همه چیز ،از پشت عینکِ باریکِ خیال،که مشکل دیگر امروزیهاست × ˝اخترک 330˝

v         قدر نشناس بودن انسان ها نسبت به دارایی های خدادادی ×˝به کررات دیده می شود˝

v         تلف شدن زمان در دستان بشر × ˝فصل 23˝

جملات زیبا :

v        بفهمی نفهمی نور مبهمی به معمای حضورش تابید.

v        بچه ها باید نسبت به آدم بزرگ ها گذشت داشته باشند.(درست در نقطه ای مقابل به جمله معروف˝بخشش از بزرگ تر هاست˝.)

v        پیش آدم ها هم احساس تنهایی میکنی.

v        باید از هر کسی چیزی را توقع داشت که ازش ساخته باشد.قدرت باید بیش از هر چیز به عقل متکی باشد.

v        اگر توانستی در مورد خودت قضاوت درست بکنی،معلوم می شود که فرزانه ای تمام عیاری.

v        اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن

v        جز با چشم دل هیچی را چنان که باید نمی شود دید.نهاد و گوهر را چشم سر نمی بیند.

v        بزرگ تر ها اگر به خودشان باشد هیچ وقت نمی توانند از چیزی سر در بیاورند.

v        تو آب که هنوز می لرزید ، لرزش خورشید را می دیدم.(که تصویر زیبایی را به نمایش در آورده.)